فقردرایران
پنجشنبه, ۱۹ آذر ۱۳۹۴، ۰۸:۰۰ ق.ظ
الهی بشکند دست تو دکتر...
که دیگر تیغ اندر دست نگیری....
برای صد هزار پول بی ارزش....
بخیه را زبچه پس نگیری.. ..
اگر بی پول و ماشین و سرایی...
بکن یک اختلاس و تخت بنشین....
ندارند کار بایک اختلاس گر....
اگر از جمعشان هم دست بگیری....
هلا ای دکترنامرد بدذات.....
چطور راضی شدی از طفل معصوم.....
که راحت گشته بود از درد و گریه....
بری آرامشش را پس بگیری.....
یقینا اشتباهی درس خواندی....
ویا شاید تو هم کردی تقلب....
برو گاوت بدوش ای نامروت....
توباید..چوب اندر دست بگیری....
شعر جواددلیریان.....داوج.
درایران سزای فقروتنگ دستی این است دکترها حتی به کودکان هم رحم نمی کنند.
(اصفهان.بیمارستان خمینی شهر.کشیدن بخیه های کودک چهارساله به دلیل نداشتن توان مالی پرداخت عمل بخیه ی صورت.
الاای دکتر نامرد عالم . چراکردی تواین فعل در دوعالم .خمین را باشد مردمان فوق عادت . توکه از شهر خمینی شرم بادت. فلوس ومال دنیا را نمایان . که شد حرمله ها چه زود شایان .بدان کاری که کردی توابتر . که بدتر زان شوخی گرفتی حق مضطر .نباید مردم ایران عفو نمایند .که ملعونی چون تورا خط نمایند .
۹۴/۰۹/۱۹